سهراب در آیینهی سیاوش (بررسی مکانیسم دفاعی جابهجایی در رفتار عاطفی رستم )
|
محمدرضا صالحی مازندرانی 1، بهمن ساکی2 |
1- دانشگاه شهید چمران اهواز ، Salehi_mr20@yahoo.com 2- دانشگاه شهید چمران اهواز |
|
چکیده: (1835 مشاهده) |
شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، یکی از دقیقترین و هنرمندانهترین آثار منظوم تاریخ ادبیات ایران و جهان است. تعّدد شخصیتها در شاهنامه و نحوهی کنش و تعاملات میان آنها مُبین این نکته است که خالق آن به بسیاری از نکات و دقایق روانی و شخصیتی آگاهی داشته و در پرداخت شخصیتهای داستانی، توجه لازم را داشته است. رستم، قهرمان ملی ایران، از موثّرترین چهرههایی است که نقشهای فراوانی برای ایران میآفریند و گرهگشاترین پهلوان در شاهنامه میباشد. این مقاله رستم پیلتن را در ترازوی عاطفه بررسی میکند؛ زیرا او در تراژدیهای رستم و سهراب و داستان سیاوش، رقیقترین عواطف را از خود بروز میدهد و از آنجا که فردوسی نگران سرنوشت و حالات روحی شخصیتهای شاهنامه است، با سپردن تربیت سیاوش به رستم و جابهجایی عاطفهی او به سمت سیاوش، تسلّای روحی و روانیاش را خواستار است. این مسأله توجه و شناخت عمیق نویسنده را به مسائل روانی و شخصیتی آدمی نشان میدهد. ایفای نقش رستم در داستان سیاوش منطبق بر نظریه مکانیسمهای دفاعی و مقابله با فشار روانی است. از آنجا که وی نتوانستهاست مربّی فرزند خود باشد، حال بر این است که کاستیهای وجودی و روانی خود را در مواجهه با سیاوش جبران کند. او سهراب را در آیینهی سیاوش نظاره میکند و انگیزههای ارضا نشدهی خود را با مکانیسم جابهجاسازی به مجرایی میراند که موجب کاهش تنشهای روانی و حفظ عزت نفس او میگردد. |
|
واژههای کلیدی: فردوسی، رستم، سیاوش، مکانیسمهای دفاعی، جابهجایی |
|
متن کامل [PDF 336 kb]
(642 دریافت)
|
نوع مقاله: پژوهشي |
موضوع مقاله:
ادبیات پهلوانی دریافت: 1399/3/6 | پذیرش: 1399/5/8 | انتشار: 1399/7/1
|
|
|
|