تاریخ ایران باستان را به سلسلههای پیشدادی، کیانی، اشکانی و ساسانی تقسیمبندی میکردند. در داستانهای حماسه ملی، ذکری از مادها و هخامنشیان نیست. هدف عمده مقاله حاضر، بررسی چرایی حذف تاریخ مادها و هخامنشیان در روایات حماسه ملی است. مادها در مناطق غربی ایران سکونت اختیار کردند و موفق شدند تا حکومتی گسترده و مقتدر تشکیل دهند. بر شرق ایران نیز کیانیان حکومت میکردند. مادها با پیشروی به سمت نواحی شرقی توانستند آن منطقه را ضمیمه حکومت خود کنند. پس از مدتی مادها مغلوب هخامنشیان میشوند و با حمله اسکندر، هخامنشیان از حکومت ساقط میشوند. در زمان اشکانیان، اقدام به جمعآوری داستانهای ملی میشود. هنگامی که اشکانیان خواستند، به تدوین گذشته خود بپردازند، دو شکست بزرگ را به خاطر آوردند؛ اولی شکست حاکمان محلی آنان و پیچیده شدن طومار کیانیان بود و دومی، شکست هخامنشیان از اسکندر که انقراض هخامنشیان را سبب شد. شاید آنان، شکست اولی را در مقایسه با دومین شکست خیلی کوچکتر احساس میکردند، لذا تلاشی آگاهانه را شروع کردند تا شکست اولی، به فراموشی سپرده شود؛ البته این شکست از خاطرهی جمعی کاملا زایل نشد ولی خیلی کمرنگ شد و بدان شکل باقیماند. اما شکست از اسکندر قابل زایل شدن نبود و به همین خاطر باقی ماند. در گذر زمان آنان توانستند این دو را با هم ادغام کنند. بنابراین، "دارایی" که از "اسکندر" شکست خورده، حاصل یکسان پنداری "فردی کیانی که از مادها شکست خورده" با "داریوش سوم که از اسکندر شکست خورده" است. لذا پس از کیانیان، حکومت اسکندر فرا میرسد و دوران مادها و هخامنشیان از داستانهای ایرانی حذف میشوند. این ادغام باید در زمان اشکانیان رخ داده باشد چرا که در زمان ساسانیان، یک شکست شناخته شده بود و آنان از حکومت هخامنشیان بی اطلاع بودند.