دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال ، maryam_majidi@iau-tnb.ac.ir
چکیده: (2993 مشاهده)
اسطوره، تفکر و واکنش نخستین انسان، در برابر وقوع حوادث طبیعی است و چون این مردم در شناخت عوامل این حوادث دچار ابهام بودند، عکس العمل آنها نسبت به آن وقایع، همراه با ترس بوده است. همین ترس آنان را انگیخت تا برای هر پدیدهای خدایی فرض کنند و با پناه بردن به آن، از شرّ حوادث ایمن شوند. شکل گیری اسطورهها در جوامع بشری بر مبنای همین اصل استوار بوده است و به همین دلیل در اسطورههای ملل ،شباهتهایی دیده میشود. درمیان اسطورههای ملل، اساطیر ایران و هند به دلیل وجود اشتراکات فرهنگی، دارای بیشترین شباهتها هستند و این تأثیرپذیریها در آثار ادبی دو ملّت از جمله اساطیر و داستانهای حماسی بسیار بازتاب یافته است. پژوهش پیش رو با فرض وجود مضامینی مشترک میان شاهنامهی فردوسی و حماسهی رامایا در دو شخصیت سیاوش و راما، به تحلیل بن مایه های مشترک میان این دو داستان پرداخته است. ظهور و بروز همانندیهای اسطورهای در دو قهرمان اصلی ، نبرد میان خوبی و بدی،وفاداری به پیمان و عهد، داوری آتش برای اثبات گناهکاری و بیگناهی، نیروی جنگاوری و دلیری، سیطرهی تقدیر بر سرنوشت قهرمانان، عشق، نفرت، نقش دسیسه و توطئههای نامادری و سپردن تربیت هر دو قهرمان به دیگری در نوجوانی، در کنار جاودانگی ابدی روح نیمه خدایی قهرمانان داستان از بن مایه های مشترک این دو داستان اسطورههای است .روش بررسی در این پژوهش بر مبنای یافتههای کتابخانهای و شیوهی توصیفی تحلیلی است. یافتهها و دستاوردهای تحقیق نشان میدهد که وجود مشابهتهای بسیار در اسطورهی راما و سیاوش دلیل محکمی است بر تأثیر ریشهدار عقاید آریایی بر شکلگیری این دو داستان.
Majidi M. Comparative Comparison of Iranian and Indian Epics with the Adaptive Approach to Siavash and Rama's Story. ادبیات پهلوانی 2020; 1399 (6) :303-330 URL: http://heroic.lu.ac.ir/article-1-206-fa.html
مجیدی مریم. مقایسۀ تطبیقی داستان سیاوش و رامایانا با توجه به بنمایههای مشترک. دوفصلنامه ادبیات پهلوانی. 1399; 1399 (6) :303-330